خانه / فنی / گزارش برنامه ها / گزارش برنامه قماش “گرده سایه”

گزارش برنامه قماش “گرده سایه”

photo_2015-10-24_17-14-08

منطقه ماسوله در منتهی الیه غرب استان به دلایل گوناگون از جمله قرار گرفتن دریک ناحیه تمامن کوهستانی که محل تلاقی سه استان گیلان ، زنجان و اردبیل هم می باشد ، به عنوان قطب کوهنوردی در گیلان شناخته شده است ، در نتیجه اگر از اغلب کوهنوردان سئوال شود که در چه منطقه ای از این استان بیشتر کوهنوردی کرده اید ، کوههای اطراف ماسوله را نام می برند . وجود مراتع سرسبز ، ییلاقات زیبا ، دره ها و آبشارهای کوچک و بزرگ ، دیواره های سنگی زیبا و قله های متعدد موجب شده است تا در طول سال کوهنوردان و طبیعت دوستان زیادی نه تنها از استان بلکه از نقاط مختلف کشور با سلایق گوناگون ، این ناحیه را برای ورزش های مرتبط با کوهستان انتخاب نمایند . سراسر جبهه شمال غربی تا جنوب شرقی بالادست دره طولانی “ماسوله رودخان” از کوهها و ارتفاعات متعددی تشکیل شده است . این کوهها شامل : دهرا ، توریشوم ، گرده سایه ، دیه گاه ، شاه معلم ، اشپر کوم ، خربو ، لاسه سر، دوخون ، گدوک ، آسمان کوه ، کله قندی و دندونه به مانند بالهای گسترده یک عقاب قهوه ای خزری ، بر دره ماسوله رودخان و شهرک تاریخی ماسوله سایه افکنده اند .
در ساعت ۵ صبح اولین روز آبان ۹۴ با ۳۶ نفر از اعضا و همنوردان برای صعود به قله “گرده سایه ” توسط دو مینی بوس از رشت بسوی غرب استان در ناحیه ماسوله به راه افتادیم . کوه قماش یا گرده سایه با ارتفاع تقریبی ۲۲۵۰ متر ، به شکل منحصر به فردی به مانند یک کوهان عظیم شتر در حد فاصل قله های توریشوم و شاه معلم خودنمایی می کند . از چندین مسیر می توان به آن دست یافت که تصمیم ما در روز صعود از مسیر موسوم به “اشکلت” در سه کیلومتری ماسوله بود . در غیاب راهنما و جلودار انتخاب شده در جدول برنامه ها ، راهنمایی مسیر را با کمک یک دستگاه جی پی اس مسعود سلیم پور بر عهده داشت . شروع حرکت را که ساعت حوالی ۷ صبح بود ، با چند نرمش خوب آغاز کردیم . اتکای بیش از حد راهنمای ما به دستگاه جی پی اس و وجود علف ها و درختچه های خاردار و همچنین راه پاکوب های متعدد در ابتدای مسیر ، کلی موجب سردرگمی راهنما و تلاش بیش از حد وی برای پیدا نمودن راه اصلی و در نتیجه عقب افتادن گروه از زمانبندی تنظیم شده در همان اوایل برنامه شد . به هر صورت با تلاشی چند نفره و به نوبت اصطلاحن ” تمش کوبی” (؟!) نمودیم . اگر چه سختی آن کمتر از “برف کوبی” نبود . بالاخره پس از ساعتی که از قسمت فشرده و سخت جنگل خارج شدیم ، به ناچار برای پرهیز از درگیری مجدد با آن ناحیه ، به سمت راست برای رسیدن به یک خط الراس جنگلی متمایل گشتیم . پس از یک ونیم ساعت از ابتدای حرکت ۲۰ دقیقه ای برای خوردن قدری غذا و آب توقف نمودیم . سپس با علم بر اینکه مسیر حرکت ما باید به سمت غرب (چپ) باشد ، از طریق یک راه پاکوب خوب ، حرکت کوهپیمایی خود را در فضای شاد و مفرح ادامه دادیم . راهنما هم هر از چند گاهی با نگاه به دستگاه جی پی اس هم ارتفاع ناحیه را اعلام میکرد و هم می گفت که تا ناحیه ای موسوم به “یال سنگی” چه مقدار فاصله داریم . بالاخره در حالی که ساعت از ده و نیم هم گذشته بود به ناحیه فوق رسیدیم و به قولی تازه افتادیم در مسیر اصلی حرکت به سوی قله “قماش” در بالای آبشار توریشوم . یک استراحت ۱۵ دقیقه ای ، تنها قدری حال همه را جا آورد . در ادامه ، هم جنگل زیباتر گشت و هم راه اصلی مشخص تر بود . مسیر حرکت درست از روی یک یال شمالی – جنوبی عبور می کرد با شیبی تند که گهگاهی با خواندن یک آواز فردی یا جمعی توسط همنوردان ، سختی آن کمتر می شد . جنگل که تمام شد با عبور از شیب کوتاه ولی سنگی ، به محوطه کلبه معروف آقای “آلیانی” در پایین دست ضلع جنوبی قله “توریشوم” رسیدیم . با پر کردن قمقمه ها از لوله آب جلوی کلبه و قدری استراحت به راه افتادیم . ساعت ۱۲/۳۰ بود . هنوز تا خط الراس اصلی دو قله توریشوم و قماش راه کمی نداشتیم . سرپرست پر تلاش ما در آن روز آقا “مزدک فتحی” با در نظر گرفتن حداکثر صعود تا ساعت ۵/۱ ، کل تیم را به سمت بالا هدایت نمود و در ساعت مذکور بر سر دو راهی قله های توریشوم و قماش پایان صعود را اعلام نمود . مناظر اطراف به شکل حیرت انگیزی زیبا بودند . تمام منطقه تا ارتفاع ۱۶۰۰ متر زیر پوشش ضخیمی از ابر قرار داشت . اما آن بالا آسمان آبی به همراه تکه ابرهای کوچک ، یک تابلوی نقاشی بی مانند را ترسیم کرده بود . پس از خواندن دسته جمعی سرود قله و گرفتن چند عکس ، ناهار را نیز همانجا خوردیم . به پیشنهاد راهنما و تایید سرپرست راه برگشت را از یال زودله سر به روستای ” زودل” انتخاب نمودیم . حوالی ساعت ۱۵ به چشمه معروف زیر قله توریشوم رسیدیم و از آب گوارایش سیراب شدیم . با توجه به بارندگی های مداوم چند هفته اخیر ، کل منطقه از علف و چمن های تازه مفروش شده که موجب خرسندی چوپانان منطقه شده بود چرا که تابستان خشک و بی آب و علفی را برای دامهای خود پشت سر گذاشته بودند . از بالای ییلاق زودله سر در میان ابر بسیار آشنای ما کوهنوردان شمالی یعنی “استراتوس” قرار گرفتیم که دانه های بسیار ریز باران از آن منتشر می شد و فضایی رویایی به محیط می داد . یکی از همنوردان دچار درد معده شده بود که بوسیله برانکارد و همچنین کمک چند همنورد با احتیاط حمل گردید که خوشبختانه بعد از اثر دارو و روحیه بالای خود ، باقیمانده مسیر را تا پایین بدون مشکل خاصی به همراه گروه طی نمود . به روستای زودل و نزدیک مینی بوسها که رسیدیم هوا کاملن تاریک بود . شرکت کنندگان برنامه آنچنان با روحیه و پر نشاط بودند که به نظر نمی رسید مسیر طولانی پر فراز و نشیب بالغ بر ۲۲ کیلومتر را طی کرده باشند . براستی کوهنوردی چه ورزشی است که با همدلی و همکاری هیچ چیزی نمی تواند خللی در اجرا و پیشبرد آن وارد نماید : نه انحراف از مسیر اول صبح و بعد عدم دست یابی به قله ، نه سختی های راه و نه پایین آمدن از شیبی تند در میان باران و تاریکی و نه حتی تفاوت زیاد سن و سال در بین شرکت کنندگان . برگزاری خوب جلسه پایانی نیز در مینی بوسها و رضایت نسبی همه از صعود آن روز حکایت از توانایی و پتانسیل بالای این ورزش در ایجاد دوستی بین آدمها دارد .

کمیته فنی گروه کوهنوردی تیلار رشت / آبان ۹۴

همچنین ببینید

گزارش صعود به قله علم کوه

گزارش صعود به علم کوه گروه بعد از سپری کردن دو سال سخت کرونا با …

یک دیدگاه

  1. ممنون از گزارش خوب…برنامه خاطره انگیزی بود..ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *