خانه / فرهنگی / مصاحبه / میزگرد مسئولین فنی چند دوره گروه تیلار پیرامون ورزش سنگنوردی

میزگرد مسئولین فنی چند دوره گروه تیلار پیرامون ورزش سنگنوردی

در روز سه شنبه مورخ ۲۱ مرداد سال جاری به پیشنهاد کمیته ی فرهنگی و با تمهیداتی که از قبل هیات مسئولین تدارک دیده بود برای بررسی روند کار گروه در زمینه ی سنگنوردی از بدو تاسیس تا کنون و چشم انداز آینده با حذف و رفع موانع پیش رو، مسئولین کمیته فنی دوره های گذشته جهت برگزاری میز گردی دعوت شدند که از بین این افراد خانم مرضیه صومی و آقایان مسعود سلیم پور، آرش قدیمی و بهرام شالچی در این جلسه حضور پیدا کردند. در ضمن خانم نسرین اسرافیلیان به نمایندگی از طرف کمیته ی فرهنگی مسوولیت هدایت و گردانندگی جلسه ی مذکور را بر عهده گرفت. البته دوستان اعضای کمیته فرهنگی به همراه دبیر گروه نیز در پیاده کردن و ویرایش متن این گفتگو  نقش به سزایی در ارائه ی هرچه بهتر مطالب بیان شده ایفا نمودند.

میزگرد مسئولین فنی
از آنجایی که در چند دوره ی اخیر از سوی مسئولین کمیته ها و تعدادی از همنوردان پرداختن به سنگنوردی به صورت پیگیر ادامه یافته است ، کمیته ی فرهنگی به دلیل علاقه ی وافر این همنوردان با توجه به وظایف بیان شده در اساسنامه که بر عهده ی این کمیته قرار داده شده، خود را ملزم دید که در مورد این رشته که در سالیان گذشته در آن به دیده¬ی اغماض نگریسته شده اطلاع رسانی بهتری ارائه نماید. دلیل این مدعا حضور اعضا و همنوردان در برنامه های متعدد کمیته ی فنی در سال جاری است. به عنوان مثال حضور چهارده نفردر یک هوای بسیار گرم تابستانی در منطقه ی علی آباد منجیل در تاریخ ۲۶ مرداد می باشد. امید است که با تلاش و همتی این چنین شاهد دستاوردهای بزرگی  برای گروهمان و حتی سنگنوردی استان درآینده ای نه چندان دور باشیم.

IMG_7307

– مجری: در ابتدای سخن خوب است که روند کار گروه را در زمینه ی  سنگنوردی تا الآن بررسی کنیم.
– سلیم پور: من در ابتدا تشکر می کنم از کمیته ی فرهنگی . باید گفت در این وانفسای کار فرهنگی در جامعه که بحث کوهنوردی ما هم جدای از این موضوع نیست، در گروه امسال کمیته ای تشکیل شده به همین نام که علاوه بر ارائه کارهای فرهنگی در برنامه ها، دغدغه ی نشر یک نشریه را هم دارد و در این شماره می خواهد مسئله فنی سنگنوردی گروه را در این میزگرد، توسط مسوولین کمیته فنی  در دوره های مختلف به بحث بگذارد.
این را باید به فال نیک گرفت چرا که همواره سنگنوردی و ارتباط آن با روند حرکت گروه یکی از نقاط اساسی گروه بود یعنی از یک طرف ما از سوی بسیاری از جوانانی که در دوره های مختلف البته در سال های اول کمتر ولی در سالهای اخیر خوشبختانه خیلی بیشتر بود، زیر سوال قرار می گرفتیم که  چرا گـروه در ایـن روند حرکـت کـوهنوردی خـودش به سنگنوردی کـمتر بهـا  می دهد و بعضا ما می شنیدیم در مجامع حتی مسئولین فنی لب  به گلایه می گشودند و هیات مسئولین را هم زیر سوال می بردند که آن اهمیتی را که برای اجرای برنامه های کوهپیمایی و کوهنوردی در طول سال به خرج می دهند برای سنگنوردی ندارند .
در سالهای اول، ما از سطح و معدل میزان سنگنوردی از گروه های کوهنوردی داخل شهر پایین تر بودیم دلایل مختلفی دارد این قضیه، به این خاطر می توانم ادعا کنم چون در آن سال ها عضو هیات مسوولین بودم و می توانم بگویم که سطح فعالیت سنگنوردی ما چقدر بوده است و فعالیت بعضا گروه های دیگر آن زمان به چه اندازه بود.حالا دلایل این قضیه: ببینید این بحث کاملا ملموس است، معدل سنی افرادی که با ما به کوه می آمدند از معدل سنی گروه های دیگر بیشتر بود. اگر صعودهای آن زمان گروه را مرور کنیم، و یا به تصاویر آن صعودها نگاه کنیم، حضور قشر جوان گروه ما (یعنی سن ۱۸-۲۷) اگر کمرنگ بود، می شود گفت معدل متوسط سنی صعودکنندگان ما به هر قله ای از قله های بلند مثل دماوند گرفته تا قله های کوتاه بالا بود. خب طبیعی است درجه ی خطرپذیری در سنگنوردی به نسبت کوهپیمایی بیشتر است و فردی که سن و سالی از او گذشته در این زمینه کمتر ریسک می کند.
– مجری: آقای سلیم پور این به این معنی است که این دغدغه در گروه و هیات مسئولین وجود داشته اما پتانسیل لازم و شرایط گروه چه از لحاظ سنی و چه از لحاظ فنی و امکانات مالی (یعنی ابزار و وسایل) فراهم نبوده؟آیا همه ی اینها در آن زمان یعنی چند سال اول  که شما گفتید نمی تواند حاصل این باشد که تاریخچه  سنگنوردی مثل کوهنوردی سیستماتیک، در استان ما عمر کوتاهی داشت ؟ یعنی الآن که شما دارید مقایسه می کنید گروه های خاص و انگشت شمار در این مورد فعالیت می کردند. اصلا در دهه ی هفتاد تعداد گروه های رسمی هم خیلی کم بود. پس این گروه ها به طور  استثنـا داشتند فـنی کـار
می کردند و این اصلا روال نبوده و آن موقع هم ما جزو این استثناها به همان دلایلی که گفتید نبودیم؟
– سلیم پور: نه استثنایی در کار نبود. من میگویم که علاوه بر بحث معدل سنی بـالای گـروه ، خود مسوولیـن فنـی وقـت هـم آن اهـمیت لازم را بخـرج نمی دادند از جمله خود من. حالا درست که بنابر شرایط زمانی سنگنوردی  مسئله ی روز کوهنوردی نبوده اما  سابقه ی کوتاه سنگنوردی در استان هم در این قضیه تاثیرگذار بوده است. مربی سنگنوردی الآن هم کم داریم در استان چه برسد به آن موقع . اولین دوره ی کارآموزی رسمی در استان گیلان در شهر رشت اگر اشتباه نکنم در سال ۱۳۷۹ برگزار شد که من و دو نفر دیگر از همنوردان گروه در آن  دوره شرکت کردیم یعنی سابقه ی سنگنوردی البته به طور گروهی از آن موقع شروع شد. ممکن است در یک زمانی یک نفر به صورت فردی با تهران وجاهای دیگر ارتباط گرفته و در سنگنوردی خیلی رشد کرده باشد اما بحث ما در مورد گروه است. من در مورد استثنا صحبت نمی کنم در مورد قاعده کلی حرف میزنم. میگویم که ما از قاعده ی کلی بعضی گروه ها عقب تر بودیم. مثلا همان موقع گروه آرش رشت کارهای خوبی انجام می داد: مسیر باز می کرد، منطقه ی علم کوه رفته و دست به سنگ شده بود، در منطقه ی علی آبـاد و حتی جـاهای دیگر کار کرده بـود. گروه فـراز که در اوائل  دهه ی هفتاد تاسیس شد اختصاصا تیمی داشت که سنگنوردی کار می کرد. حتا گروه چکاد خوب در این زمینه کار می کرد. اما ما در این وادی کمتر سیر می کردیم. ما آن زمان هدفمان بیشتر این بود که مثلا یک صعود دماوند در سال داشته باشیم یا علم کوه را یک بار صعود کنیم، و یا به سبلان برویم. برنامه های سنگ ما منحصر شده بود به اجرای برنامه های عمومی سنگنوردی. هر سالی دو سه بار برنامه ی سنگنوردی می گذاشتیم که آقای فیاض یا آقای صدری یا یکی دو نفر دیگر دعوت می شدند که اغلب همین بحث گره های سنگنوردی بود و یک صعود و فرود انجام می دادیم و بعد هم پیگیری خاصی بعد از آن نبود. مثلا تفاوتی که امسال (حدود یک ماه پیش )که به سنگ سوری رفتیم، کاری که بچه ها آنجا انجام می دادند اساسا  تفاوت بسیاری داشت با همین سنگ سوری سال های اول گروه.
– مجری: اما من به یاد دارم که در همان سال ها درصعود به علم کوه ، یک تیم سه نفره از گروه از مسیر  گرده ی آلمان ها صعود کردند. چطور شد که این کار در گروه صورت گرفت؟
– سلیم پور: ببینید آقای امید علیزاده در آن سال ها نزدیکی خاصی با گروه داشت. قبل از صعود گفته بود که یک تیم سه نفره را از گروه می تواند آماده کندو بعد راهنمایی و هدایت این تیم را به عهده گرفت. به هر حال این استثنایی بود که در آن برنامه اتفاق افتاد باز هم همان عدم پیگیری بعد از اجرای آن برنامه را داشتیم. صعود از گرده ی آلمانها صورت گرفت اما بعد از آن به فراموشی سپرده شد.
– مجری: وقتی از گرده صعود کردید به تجهیزات خاصی نیاز داشتید ؟
– سلیم پور: نه تجهیزات خاصی نبود همین هارنس بود و همین هشت فرود و به نظر من با شرایطی که گروه الآن دارد ده نفر هم به راحتی می توانند از آن مسیر صعود نمایند.
– مجری : یعنی می شد با تشویق و ترغیب بعضی دیگر از دوستان تعداد بیشتری هم از آن مسیر صعود می کردند؟
– سلیم پور: صد در صد. ببینید علاوه بر مواردی که برشمردم سومین دلیل که همواره مطرح است بحث اقتصادی قضیه است. وسایل سنگنوردی در همان موقع هم گرانتر از وسایل کوهنوردی بود. این هم با توجه به وضعیت صندوق گروه در آن زمان تاثیرگذار بود و همچنین بحث زمانی قضیه. یعنی انتظاری که ما الآن از سنگنوردی داریم به هیچ عنوان در دهه ی هفتاد نمی شد از یک گروه کوهنوردی داشت.
– مجری: صحبت های آقای سلیم پور بیشتر مربوط بود به فعالیت گروه در سنگنوردی در ده سال اول بود. الآن از دوستان دیگرمان که مسوولیت کمیته فنی را در سالهای اخیر بر عهده داشته اند، می خواهیم که از تجارب خودشان در ارتقای این رشته صحبت کنند. چرا که الآن شاهدیم که گروه پله پله سیر صعودی را دارد طی می کند. چطور دوستان علاقمند شدند واینکه چطور پیگیر این قضیه بودند وهستند؟
– شالچی: گروه در ۱۵ سال گذشته که آقای سلیم پور هم شاهد خوبی بر این مدعا هستند و می توانند بگویند که گروه چند برنامه را برگزار کرده که در آنها نیاز به تکنیک های سنگنوردی بوده. اگر بیش از یک درصد از این برنامه های کوهنوردی ما نیاز به دانش سنگنوردی بوده ما می توانیم به این ارتباط تنگاتنگ پی ببریم ولی وقتی چنین چیزی وجود ندارد یعنی این که ما در برنامه ها چندان به دانش تخصصی سنگنوردی نیاز نداریم . حالا ممکن است گاهی اوقات در حد بسیار محدودی دست به سنگ شویم ، باتونمان را جمع کنیم و روی یک مسیر و گردهای دو تا سه متری را بدون حمایت یا با حمایت طی کنیم که این را هم در حد یک کارآموزی کوهپیمایی می توانیم با موارد کاربردیش آشنا شویم و با تمرین و استمراربه ذهن خودمان بسپاریم ولی این که مثلا گره های متفاوت سنگنوردی را بدانیم، ابزارهای مختلف آن را بشناسیم، بتوانیم دیواره ها را صعود کنیم، طناب ها را بشناسیم. با این  کوهنوردی که ما در گروه خودمان انجام می دهیم این مسائل کاربردی ندارد. پس من در گروه خودمان سنگ نوردی را جدا از کوهنوردی می دانم و بین شان وجه اشتراک بسیار ناچیزی وجود دارد .

بهرام شالچی
حالا اگر دوست داریم در گروه خودمان سنگنوردی را دنبال کنیم و برای علاقمندانش فضایی را ایجاد کنیم که بتوانند کار کنند، می توانیم آن را نیز در نظر بگیریم و علاوه بر کوهنوردی حرفه ای ، به سنگنوردی در داخل گروه نیز اهمیت لازم داده شود. حالا اگر هدف کسی صرفن صعود به ارتفاعات شاخص حتی در منطقه هیمالیا باشد ، می تواند یک سنگنورد حرفه ای هم نباشد . اما اگر هدف عبور از دیواره ها مثلن علم کوه باشد ، لازم است که سنگنورد باشد. به این دلیل است که می گویم این دو مقوله از هم جدا هستند.
– صومی : من می خواهم بگویم که یکی از چالش های ما در گروه در بحث سنگ عدم اطلاع رسانی خوب درمورد ارتباط بین دو کار سنگ نوردی و کوهنوردی حرفه ای بود . چون کسی که از بیرون به قضیه نگاه می کند ، پیش خود می گوید سنگ نوردی چه ارتباطی با کوهنوردی دارد ؟!  در حالی که لازم است کسی که کوهنوردی حرفه ای می کند ارتباط آن با سنگنوردی را فرا گیرد.  حال با توجه به فعالیت خوب سایتمان این مهم می تواند انجام شود و یا هیات مسئولبن بخصوص مسئولین فنی گروه می توانستند این کار را انجام بدهند یعنی نشان دادن ارتباط این دو رشته با هم و لزوم اهمیت سنگنوردی در کوهنوردی .
– مجری :  پس شمااعتقاد به ارتباط نزدیک این دو رشته دارید ؟
– صومی : بله. ما در این زمینه باید بیشتر مانور می دادیم که فکر می کنم همه ی کمیته ها کم کاری کردند. حالا شاید بعضی ها در اطلاع رسانی قدری بیشتر تلاش کردند اما به طور کلی آنچنان نبوده که اذهان همنوردانمان روشن شود که چرا سنگنوردی!
– مجری :در ارتباط بین کوهنوردی و سنگنوردی، به نظر من هدف این است که یک نفر به عنوان کوهنورد باید نسبت به سنگنوردی هم حساسیت خاصی داشته باشد و آگاهی های لازم را در این زمینه کسب نماید . حال در گروه مان با توجه به پتانسیل های موجود تصمیم می گرفتیم که از مسیرهای متداول صعود کنیم. حالا مثلا چون فنی کار یا سنگ نورد نداشتیم،چه بسا اگر ما درون گروه خودمان یک عده مثل جوان هایی که الآن داریم، می داشتیم، می توانستیم صعود از دیواره درفک را اجرا کنیم . پس یک تیم سنگنوردی می تواند در یک گروه کوهنوردی فعالیت داشته باشد و رشد کند . یعنی اگر ما به این استعدادها در گروه اهمیت دهیم ، خود به خود جزو برنامه های ما می شود و مسئولین فنی گروه از سال ۸۸ به بعد کم کم به این موضوع پی بردند .
در این زمینه با توجه به شرایط روز و این که حالا یک دیواره در سالن یادگار امام وجود دارد سعی کردند گروه را در این مورد ارتقا بدهند و به طور تدریجی و طی پروسه ای الان ما نسبتا به رشد خوبی رسیدیم .تا جایی که همین میزگرد نشانگر حساسیت کمیته فرهنگی گروه در پیش کشیدن بحث سنگنوردی در نشریه را فراهم نمود.
– شالچی: اما من باز می گویم که ارتباط ندارد چون این دو کلا دو رشته ی تخصصی جدا از هم هست. البته در ارتباطش هیچ حرفی نیست وقتی ما می بینیم حتی در جزوه ی کوهپیمایی هم چند صفحه ای به این موضوع اختصاص داده شده ولی هیچ وقت در یک جزوه ی سیصد صفحه ای کوهپیمایی پنجاه صفحه از سنگنوردی صحبت نمی شود همان طور که به غارنوردی اختصاص داده نمی شود،همان طور که به دوچرخه سواری در کوهستان پرداخته نمی شود ولی می بینیم که این ورزشها به گونه ای هستند که به طبیعت و به کوه ربط دارند کسانی که کوهنوردی می کنند ممکن است سنگنوردی را هم پیگیری می کنند شاید غارنوردی هم انجام دهند یا هر موضوعی که به نوعی در ارتباط با طبیعت و کوه باشد ولی این که بخواهد سنگنوردی در این کارآموزی باشد که در جزوه ی کوهپیمایی آمده مثل طناب بستن ،مسلط بدن بر چند گره، و چند متری را صعود کردن.در این حد که برای هر کوهنوردی کاملا قابل قبول است و بحثی ندارد و در برنامه های خودمان هم به همین صورت ما دیدیم و تجربه کردیم. در برنامه ای که فرد از دیواره صعود می کند، کاملا بحث تخصصی سنگنوردی است که باید آن را از کوهنوردی تفکیک کرد.این فرد یک سنگنورد است. مثلا گرده را یک دیواره نورد یا سنگنورد صعود می کند. یک سنگنورد از خشچال صعود نمی کند یک کوهنورد می رود و قسمتی با سنگ درگیر می شود . در مورد این قضیه ممکن است به اتفاق نظر نرسیم .
– مجری: چطور شد که نگاه گروه نسبت به ورزش سنگنوردی جدیتر شد ؟
– سلیم پور: من فکر می کنم آغاز تغییر نگاه گروه به بحث سنگنوردی علی رغم تمام نقدهایی که به کار آقای مصطفی قامتی حتی در آن سالها دارم ، با ورود وی به گروه بود. حالا اگر بخواهیم من و نادر قلی زاده و بهروز زاهدی را کنار بگذاریم ، مصطفی وقتی وارد گروه شد و شروع به کوهنوردی کرد ، سن و سالش هم نسبت به مسئولین فنی دوره های قبل کمتر بود و همزمان مواجه شد به رجوع گروه به سنگنوردی به شکل کمی تخصصی تر نسبت به گروههای کوهنوردی اطراف خودمان. در آن سالها من و آقای راحلی جزء مسئولین هیئت کوهنوردی هم بودیم. می دیدم که برخی از گروهها  نسبت به ما توان و انرژی بیشتری  برای ورزش سنگنوردی می گذاشتند . مصطفی که آمد نسبت به مسئولین قبلی یک مقدار در این زمینه بیشتر انرژی گذاشت. یک مقدار جدیتر به این مسئله نگاه میکرد. خودش رفت یک سری وسایل شخصی گرفت، ارتباطاتی با بعضی از سنگنوردهای جوان در سطح شهر برقرار کرد و نگاه در بحث سنگنوردی گروه تا اندازه ای جدی تر شد. این مسئله کم کم تداوم پیدا کرد تا اینکه یک دوره کوتاهی ابراهیم خالصه آمد و بعد یک سری بچه های دیگر که الآن هم با گروه هستند که باعث شد نگاه گروه کمی به سنگنوردی  نسبت به سالهای اول جدی تر بشود.
– قدیمی: من یکی از این دلایل را میل شخصی خود مسئولین فنی میدانم. چون که نسل آقا مسعود با توجه به اختلاف سنی آنها با نسل جدید بیشتر بود، ریسک پذیری کمتری داشتند و این ریسک را نمی توانستند بپذیرند که خودشان را با خطرکردن در سنگنوردی وقف دهند ولی جوانهای ما چنین کاری را انجام می دهند. چون من خودم ریسک پذیری را دوست دارم. دنبال چنین جریانی هستم و بعد دیدگاهایمان فرق دارد. من یک هدفهای دیگری را دنبال می کنم و یک نسل قبل تر هدفهای دیگری را.
IMG_7265
مسئله دیگر این که هدف ما در گروه تیلار کار جمعی است. سنگنوردی کار را بیشتر انفرادی می کند تا جمعی . ما وقتی به سنگ می رویم دو نفری باید با هم آشنا شویم حمایت چی هم شویم و مثلا من و بهرام با هم کار کنیم و نفر سوم دیگری نمی تواند حضور داشته باشد چون هماهنگی ما را به هم می زند. گروه ما چون کارهای جمعی زیاد انجام می دهد چندان به این مسئله علاقه نشان نمی دهد.
از طرف دیگر این ورزش هزینه خیلی بالایی دارد . بچه های ما آن هزینه و وقت را نمی توانند بگذارند.
– مجری: در مورد هزینه ها شما فکر نمی کنید که این مسئله تامین هزینه ها یک جوری به جمع بر می گردد و هیئت مسئولین باید یک بودجه ای را برای این قضیه در نظر بگیرد و حتی می تواند یک دستور کار باشد برای مجمع بعد ما؟
– قدیمی: کلا ما افراد ثابتی را برای سنگنوردی نداریم . یعنی هیئت مسئولین باید یک دیدی داشته باشد که مثلا چند نفر دارند به شکل ثابت کار می کنند و یک هزینه ای بخواهد پرداخت شود . ولی چنین چیزی نیست . من در این برنامه شرکت می کنم در برنامه بعد شرکت نمی کنم. سنگنوردی یک چیز کاملا تفننی  شده. می گویم الآن  احتیاج به یک ورزش مهیج دارم و یا به هیجان احتیاج دارم پس خوب است در برنامه سنگ شرکت کنم. چند سال است که گروه ما می خواهد یک برنامه گرده بگذارد اما هنوز انجام نشده است. از دوره ابراهیم خالصه یادم است که یک برنامه گرده قرار بود اجرا شود، من و مرضیه و خیلی از بچه های دیگر در آن برنامه شرکت کرده بودیم، اولین بار هم من در همان دوره به سنگنوردی رفتم ولی موافقت نشد با  شرایط نامناسب جوی مواجه شد و کلا کنسل شد. و اینقدر دیدگاه بدی از گرده بوجود آوردند که شاید خانواده من راضی نشوند که من به گرده بروم. ما اینقدر این گرده آلمانها یا به طور کلی سنگنوردی را بزرگ می کنیم که شاید خیلی های بترسند که بخواهند این ورزش را دنبال کنند.
– مجری: به طور متوسط چند نفر هستند در گروه که علاقمندند و در برنامه هایی که می گذاریم به طور متوسط شرکت می کنند؟
– قدیمی: این دوره خیلی زیاد شده نسبت به دوره قبل . تقریبا دو برابر شده.
– شالچی: من در مورد مسئله هزینه می خواهم صحبت کنم. ما هر نتیجه ای بخواهیم کسب کنیم در هر مسئله ای اول باید ببینیم که چقدر برایش هزینه کرده ایم. حالا هزینه می تواند زمانی، مالی یا نفر باشد. مسلما ورزش سنگنوردی با توجه به هزینه هایی که الآن هست یکی از گرانترین ورزشها به حساب می آید. با یک کفش می توانیم برویم دو میدانی و یا با یک شطرنج ورزشمان را پیش ببریم.
اما علاوه بر سنگ نوردی کوه نوردی هم ورزش پر هزینه ای است. اگر کسی در یک برنامه زمستانه بخواهد شرکت کند و از قبل تجهیزاتی را فراهم نکرده باشد هزینه بسیار بالایی را باید پرداخت کند. در مورد سنگنوردی این مسئله بسیار ملموس تر است . حالا باید قبول کنیم که نسل جوان ما بیشتر گرایش دارد به کارهای ریسکی و هیجانی تر در مقابل اعضا با سابقه گروه که یک اطمینان مالی بیشتری دارند. این اعضا جوان از جمله خود من چقدر می توانند برای ورزششان که حالا بخشی هم می خواهند به سنگنوردی اختصاص دهند هزینه کنند؟ می توانند تمام وسایل را به صورت شخصی تهیه کنند یا نه؟ از طرفی میانگین سنی افرادی که به این ورزش رجوع می کنند و از طرف دیگر عدم اطمینان مالی که دارند مثل دو کفه ترازو می ماند که با هم رابطه عکس دارند. شما اگر در باشگاه یادگار امام بروید اکثر کسانی که آنجا دارند کار می کنند و به شکل مداوم و جدی سنگنوردی را دنبال می کنند و وسایل خوبی را برای خودشان تهیه کردند، کسانی هستند که تملک مالی خوبی دارند. با اینکه سنی ندارند و یا شغل مناسبی هم ندارند و خانواده ها حمایت می کنند که آنها به هر نحوی این ورزش را ادامه دهند.
حال که در گروه ما به این صورت نیست و مشکلات مالی در بین اعضا وجود دارد، پس باید دنبال راهکار هایی باشیم و ببینیم که داخل گروه چه کارهایی می توان انجام داد؟ به نظر من گروه در این یکی دو سال اخیر اقدامات کوچکی انجام داده ولی ما تقریبا داشته ای از سالهای پیش از نظر تجهیزات نداشتیم. باید این مسئله را مشخص کنیم که آیا تجهیزات را گروه می خواهد تهیه کند یا خود فرد باید فراهم نماید. به شخصه خود من نمی توانم این هزینه را انجام دهم که بخواهم سنگنوردی را جدی تر دنبال کنم. من رکاب را از یک نفر و یومار را از یک نفر دیگر قرض می گیرم. اگر تمام این وسایل را داشته باشم مسلما بیشتر برای این ورزش وقت مـی گذارم و علاقـه من را بیشتر تـامین می ¬کند. ولی به دلیل نداشتن توان مالی که باید برای تهیه این وسایل هزینه کنم طبیعی است که من را از جدیتر کار کردن در این رشته دور می کند. حال اگر گروه بخواهد این کار را انجام دهد ، باید دید که چقدر بر این مسئله تاکید دارد.
مسلما از گروهی که سی نفر عضو دارد ، وقتی پنج یا شش نفر بخواهند به شکل جدی در این ورزش کار کنند و ممکن است گهگاهی در برنامه سنگ شرکت کنند، نمی شود انتظار داشت که برای همین چند نفر بخواهد چنین هزینه ای انجام دهد. من یادم هست در یک مجمع پرسیدم که واقعا گروه حاضر است که سیصد هزار تومان بابت هزینه کارت پستال خرج کند؟ یکی از اعضا گفت :بله وسایل سنگ چه به درد من می خورد؟ من میخواهم کارت پستال جلوی تلوزیون من باشد . خب این نگاه به این شکل است و من هم حق می دهم که این نگاه در بین اعضا گروه باشد وقتی افرادی هیچ علاقه ای ندارند به سنگنوردی و دغدغه سنگنوردی را ندارند طبیعی هست که نمی خواهند هزینه های گروه به سمت سنگنوردی برود. به نظر من اگر بخواهیم این هزینه را از طرف گروه تامین کنیم ، نیازمند به یک برنامه ریزی هستیم ، کمیته مالی ما باید بیشتر روی این قضیه کار کند. که به نظر من در هیچ دوره ای راجع به این قضیه فکری نشده است.
در کنارش کمیته فرهنگی (روابط عمومی) در سالهای گذشته هیچ حرکتی در زمینه سنگ انجام نداده. که الان من همینجا می خواستم از کمیته فرهنگی بابت این میزگرد تشکر کنم که به نظر من یکی از بهترین کارهایی هست که دارد انجام می دهد. دقیقا مسایل فرهنگی و کوهنوردی و سنگنوردی را با هم ادغام کرد یعنی دنبال این است که این فرهنگ را دنبال کند . حالا دنبال شعر و کتاب و … بودن خوب است ولی به نظر من کار اصلی کمیته فرهنگی این است که تبلیغ کند اگر می خواهید کوهنورد بشوید باید چکار کنید ؟اگر میخواهید سنگنورد شوید چکار کنید؟ چه چیزهایی نیاز دارید و سایر اطلاع رسانی ها… کمیته فرهنگی اگر این کار را انجام دهد آن بیست نفری که تمایلی به سنگنوردی ندارند ممکن است که آشنایی بیشتری پیدا کنند و رغبتی برای هزینه کردن و استخراج از صندوق گروه هم نشان دهند.
– صومی: یکی دو مسئله که همیشه ما مسئولین فنی سالهای قبل دغدغه اش را داشتیم و دائما در مورد آن در هیئت مسئولین صحبت میکردیم ، این بود که می گفتیم چرا بچه ها علاقمند نمی شوند؟ بعد برایش راهکار پیدا می کردیم. یک هدف مشخص بگذاریم. اگر ما یک برنامه بیستون حتی از یک مسیر ساده بگذاریم، بچه هایی که یک مقدار به سنگنوردی علاقمند هستند جدی تر می گیرند و خواه ناخواه برای رسیدن به آن بیشتر تلاش می کنند.این مسئله خود به خود یک کمیته سنگنوردی را فعال می کند. یعنی چه آن هدف موفقیت آمیز باشد چه نباشد آن حرکت شکل گرفته است. خیلی ها چون هدف مشخصی نداشتند علاقه شان کم شد و ادامه ندادند. با خودشان می گفتند که من هر از گاهی به سنگ می روم. در باشگاه هم خیلی وقت ها افراد وقت آن را نداشتند و یا نمی توانستتد آن هزینه ها را بپردازند، به دلایل مختلف نمی توانستند به باشگاه بروند و به طبیعت می رفتند . در طبیعت هم یا این که باید بیشتر علاقمند شوی و یا اینکه فقط سالی یکی دو بار بتوانی بروی. در باشگاه یک اطمینان بهتری داری. میدانی که کسی هست و ریسکش کمتر است.
– مجری : یعنی منظورتان این است که برای یک شخص مبتدی که تازه می خواهد  سنگنوردی کند، بهتر است که از داخل سالن شروع کند؟
– صومی: بطور کلی به این شکل است. شاید خیلی ها از طبیعت شروع کرده باشند ولی من طی صحبتی که با دوستانی که در سالن به شکل حرفه ای دارند کار می کنند داشتم به این شکل هست که خیلی ها هنوز هم می ترسند برای اقدام کردن به طبیعت. مثلا وقتی از آنها می پرسی چرا به سنگ طبیعی    نمی آیند؟ بااینکه خیلی خوب کار میکنند و مسیرهای خیلی تخصصی را صعود میکنند باز هم یک ترسی از طبیعت دارند.
مسئله دیگر بحث ابزار بود که ما همیشه این مشکل را داشتیم. مثلا پیش    می آمد که ما پانزده نفر ثبت نامی داشتیم باید به دیگران زنگ می زدیم که وسایل قرض بگیریم و خیلی وقتها هم مسئولین فنی از بابت این قضیه خجالت می کشیدند. خود مربی از تجهیزات شخصی خودش استفاده می کرد. خیلی وقتها بزرگوارانه این کار را انجام می داد اما گاهی وقتها شاکی می شد و میگفت که من دارم از وسایل خودم مایه می گذارم اما باز هم شما علاقمند نمی شوید.این مسئله باعث می شد که مربی بداخلاق بشود و این یک سری مسائل بود که به نوعی ذهن بچه ها را درگیر می کرد.
بعد به این مسئله فکر کردیم که بزرگترهای گروه به طور مشخص آقا مسعود،آقای راحلی و یا کسانی که در یک برنامه خیلی تاثیر گذار هستند و یک نشاطی به آن برنامه می دهند در برنامه ها حضور داشته باشند که به ندرت این مسئله دیده می شد اما خوشبختانه گاهی هم صورت گرفت.
– قدیمی: دقیقا این مسئله در مورد اعضا هیئت مسئولین هم صادق است. به طوری که اگر اعضای هیئت مسئولین در برنامه های سنگنوردی بیشتر حضور داشته باشند، برای مسئولین فنی انگیزه ای می شود، از این جهت کسانی هستند که به کار من اهمیت می دهند.
– شالچی: یک مورد دیگه که من می خواهم اضافه کنم این است که هیئت مسئولین پیشانی گروه است . در دوره های اخیر که من با گروه بودم چه قبل از اینکه مسئول فنی شوم و چه بعد از آن می دیدم که هیئت مسئولین اهتمام کافی برای برنامه های سنگنوردی را نداشتند. به عنوان مثال ما برای یک برنامه عمومی ساعتها برای برنامه ریزی مینشستیم و یا برای برنامه های دیگه کلی زمان می گذاشتیم ولی در مورد سنگ به جز این چند تا برنامه آخر که با پیگیری خودم یک سرپرست برای برنامه تعیین کردیم ، من در هیچ برنامه سنگ دیگری ندیدم که حتی هیئت مسئولین برای آن برنامه سرپرست تعیین کرده باشد. یعنی فقط می سپردند به کمیته فنی که این برنامه را برگزار کند. در صورتی که می شد حمایت و برنامه ریزی هیئت مسئولین مثل تمام برنامه های دیگر باشد. چون من یادم است برنامه های سنگ تا سال گذشته به شکل ستاره دار در تقویم ورزشی گروه درج می شد. یعنی اعضا محترم اجباری برای حضور شما در برنامه سنگنوری نیست.
– مجری : به نظر شما فکر نمی کنید که این مسئله طبیعی باشد. چون همه افراد در برنامه سنگ نمی توانند شرکت کنند.
– شالچی: نه. خیلی ها نمی توانند در برنامه دماوند شرکت کنند و فقط چند نفر قابلیت حضور در برنامه را دارند. اما خوشبختانه این مسئله امسال حل شد و برنامه های سنگ دیگر ستاره دار نیستند. و همان حضور کمرنگ هئیت مسئولین هم که آرش به آن اشاره کرد خوشبختانه کمی امسال برطرف شد. مثلا با حضور آقا مسعود در برنامه اخیر.
جمع بندی من است که سیاست خود گروه این نبود که به برنامه های سنگ مثل بقیه برنامه ها نگاه کند. به برنامه سنگ مثل یک برنامه فوق العاده نگاه می کرد. بطوری که کمیته فنی مثلا ممکن است برای آمادگی بیشتر تصمیم بگیرد که جمعه را به جای برنامه شناسایی به برنامه سنگ برود. شاید برای یک برنامه شناسایی بیشتر پیگیر می شدند.
مسئله مهم دیگر این است که حتی مسئولین فنی سالهای گذشته که پیشرو حرکت سنگ در گروه بودند در دوره های بعدی که مسئولیت فنی را برعهده نداشتند علاقه ای به حضور در برنامه های سنگ گروه از خودشان نشان نمی دادند. این نیاز را حتی در خودشان ندیدند که برای خودشان کار کنند در صورتی که با حضور و انتقال تجربه های خودشان می توانستند کمک بزرگی برای گروه باشند. حالا میبینیم مثلا آرش علاقمند است و ادامه می دهد. اما مصطفی قامتی ، عطا جامعی و مرضیه صومی در دوره های بعد از خودشان دیگر در زمینه سنگ همراه گروه نبودند.
– قدیمی: من با حرفهای بهرام کاملا موافقم . اما دیدگاههای موجود در بین اغلب سنگنوردان با دیدگاههای افراد داخل گروه ما قدری تفاوت دارد. اینکه می گویید چرا مسئولان فنی قبل در حال حاضر به سنگ نوردی خود اهمیت نمی دهند ، به گمانم چون پیش خودشان فکر می کنند که من فلان سال  سنگنوردی را شروع کردم و الان خوب نیست که بروم روی دیواره و پیش یک کسی که امسال تازه سنگنوردی را شروع کرده مثلا “پاندول” بدهم و نتوانم صعود کنم و سرخورده می شود.
– صومی: من می خواهم به طور مشخص اشاره کنم به کسانی که قبلا کار می کردند و الآن دیگه کار نمی کنند. من دیر به سنگنوردی علاقمند شدم. آن موقع هر چقدر بچه ها اصرار میکردند علاقه ای به سنگنوردی نشان نمی دادم. من مسئول فنی بودم، برنامه سنگ می گذاشتم و خودم رو موظف می دانستم که بروم، با وجود اینکه هیچ علاقه ای نداشتم با خود می گفتم که مسئول فنی هستم و باید برنامه سنگ بگذارم و در آن شرکت کنم. می رفتم حتی اگر   نمی توانستم کار کنم و یا توسط مربی زیر سئوال می رفتم. علاقمند شدم ولی خیلی دیر، فکر می کنم سنگنوردی بر خلاف کوهنوردی معمولا از سنین پایین تر شروع می شود. یعنی اون چیزی را که من دارم می بینم، معمولن کسانی که سنگنوردی را شروع می کنند و به سختی رهایش می کنند و خیلی خوب هم ادامه می دهند، کسانی هستند که از سنین پایین تر شروع کردند تا کسی مثل من که دو سال علاقمند شدم و کلی برنامه دیگر برای زندگی ام دارم. به نظرم در عدم پیگیری از سوی تعدادی از مسئولین فنی گذشته مثل من ، عطا و مصطفی مشکلات زندگی شخصی خیلی تاثیر گذار بود . مثلا عطا کسی بود که وسایلش را هم خرید.اگر کسی دورنمایی در سنگنوردی نداشته باشد برای  این ورزش اینقدر هزینه نمی کند. بهتراست که این نگاه را نداشته باشیم که مسئولین فنی فقط در دوره های خودشان کار می کردند و دیگر دوست ندارند در دوره های بعدی کار کنند.
– شالچی: به نظر من آرش به نکته خیلی جالبی اشاره کرد. اینکه دوستان وقتی می بینند که توانایی سابق رو ندارند دلسرد میشوند.این به خاطر ذات خود سنگنوردی هم هست . یک سنگنورد اگر دو ماه کار نکند،اگر بهترین سنگنورد هم باشد جز اینکه آموخته هایش را مثلا از نظر تقسیم انرژی روی دیواره  را به یاد آورد، دچار چنان افتی می شود که بعد از این مدت باید دوباره ورزش های سنگین انجام دهد و سخت تمرین کند تا بتواند یک صعود انجام دهد. اما در کوهنوردی شما می توانید حتی بعد از شش ماه صعود نکردن به هیچ قله ای حتی برنامه عمومی، در فصل تابستان به دماوند هم صعود کنید. حالا نه به شکل حالت نرمال اما این توانایی را دارد. اما در سنگنوردی چنین چیزی امکان ندارد چون به شدت روی عضلات فشار وارد می شود. درست است که در سنگنوردی به فکر کردن تاکید زیادی شده، یعنی لازم است که یک سنگنورد خیلی زیادتر از یک کوهنورد از فکرش و هارمونی بدنش، هماهنگی بین عضلاتش و تقسیم انرژی استفاده کند. اما شما می توانید ببینید که یک سنگنورد با سه یا چهار جلسه تمرین حتی در باشگاه از نظر آمادگی عضلات تغییرات فاحشی را مشاهده میکند.امادر کوهنوردی چنین چیزی نیست. هر کس می¬تواند حتی با کمی دویدن هم کوهنوردی کند. در نتیجه استمرار در سنگنوردی بسیار جدی تر از کوهنوردی است و این دلیلی است بر این که مسئولین فنی سال قبل از سنگنوردی فاصله بگیرند، چون با کوچکترین فاصله ای که می گیرند افت شدیدی را در خودشان مشاهده می کنند انگیزه شان کم می شود . هر چقدر من آماده تر باشم انگیزه بیشتری دارم که در برنامه ها شرکت کنم و صعود های جدیتری انجام دهم و مسیرهای جدید تری را صعود کنم.
– مجری: این مسئله فقط مربوط به مسئولین فنی نمی شود . یعنی برای هر کسی که از  سنگنوردی  فاصله بگیرد ممکن است که این قضیه اتفاق بیفتد. اما راهکار چیست؟ اگر کسی بعد از چند جلسه دیگر ادامه نداد چطور می شود دوباره او را علاقمند کرد؟
– شالچی :اگر کسی هدفی داشته باشد ، مثلا اگر من بدانم که سال آینده  حرکت خاصی را می خواهم انجام بدهم ، برای آن برنامه کاری خود را در سنگ مشخص می کنم و به تمرینات مستمر هدف دار می پردازم .  بالا بردن سطح آمادگی برای کسی که به ورزش سنگنوردی علاقمند است و به دید یک ورزش به آن نگاه می کند،  می تواند یک هدف باشد.
– مجری: یعنی منظورتان این است که در برنامه های شش ماهه یک هدف مشخص بگذاریم مانند دماوند برای برنامه های کوهنوردی ، مثلن دیواره بیستون را برای برنامه های سنگنوردی در نظر بگیریم  و یک سری برنامه های آمادکی بگذاریم؟
– شالچی : این هدف برای کسی که تازه با سنگنوردی آشنا می شود پله پله تغییر می کند. البته من موافق این نیستم که بخواهیم به صورت عمومی به سنگنوردی نگاه کنیم و در برنامه های عمومی دعوت کنیم. چون ما الان پتانسیل خوبی در گروه داریم که شاید تعدادشان به ده نفر برسد از افراد عضو و غیر عضو . ما باید تاکیدمان روی این باشد که همین  ها رو پرورش دهیم . اضافه شدن افراد جدید بدون امکانات و بدون تجهیزات راهی به جایی نمی برد . این افراد قدم اول را برداشته اند ، با تجهیزات آشنا شده ، صعود و فرودهای خوبی در تمرینات انجام داده اند.  سنگنوردهای دیگر که به شکل موفقی دارند کار می کنند چه در غالب گروهها و چه به صورت انفرادی ، همه یک روند را طی می کنند . اول آشنا می شوند ، چند  مسیر را صعود می کنند ، وسایل جزیی و اولیه خودشان را می خرند . بعد تصمیم می گیرند که چند مسیر در “قله بن”  را صعود کنند ، این  هدف کوچکی است که برای خودشان تعیین میکنند، بعد از آن با دوستان خود همانطور که آرش به آن اشاره کرد دو نفری با هم هماهنگ می شوند . در یک گروهی که سی نفر عضو دارد باید دو نفری با هم جور بشوند که از نظر تملک مالی به هم نزدیکترند . از نظر تجهیزات و سن و سال  به هم نزدیکترند. وقت و انگیزه ای که می توانند برای سنگنوردی بگذارند ، تمریناتی که در باشگاه می توانند با هم انجام بدهند . این دو نفر می شوند هم طناب همدیگر . شما تمام تیم هایی را که نگاه می کنید چه توی باشگاه ، چه در گروههای دیگر ، با همدیگر اکیپی که تشکیل دادند و سنگ کار می کنند ، در یک سطح مالی ، امکانات و زمان هستند  و یا هدفهای مشترک دارند . ۵ نفر با هم هماهنگ می شوند و هدف می گذارند که برای مثال برویم دیواره علم رو صعود کنیم. شما نمی توانید همین طوری فراخوان بدهید به گروه که پنج نفر را می خواهیم  برای صعود به گرده آلمانها حضور پیدا کنند . چنین چیزی نیست باید با همدیگر کار و تمرین کرده باشند.
– مجری: حالا ما می خواهیم که به عنوان یک گروه جمعی (حالا توانایی هایی جسمی که گفتی بماند ) اما سعی ما این باشد که قسمت مالی این قضیه را یک جوری پوشش بدهیم . طوری که اگر کسی فرصتش را دارد ، شرایط جسمی اش مناسب است و جوان هم هست به خاطر شرایط مالی از چنین فرصتی در زندگیش محروم نشود. به هر حال چون یک گروه هستیم و این یک کار گروهی است فکر می کنم که این مسئله برای همه ما خیلی مهم باشد.
– قدیمی :در مورد صحبتهای بهرام که می گوید فراخوان ندهیم من دقیقا با این مسئله مشکل دارم . به نظر من یکی از دلایلی که یک نوساناتی در سنگنوردی ما ایجاد شد علتش همین بود . یک عده خاصی سالهای قبلی مثلا پنج نفری با هم کار می کردند  و بعد خیلی از آنها رفتند و فقط چند نفرشان ماندند. اگر به این شکل فکر کنیم افراد جدید را برای سنگنوردی جذب نمی کنیم. ولی خوشبختانه الآن روند حرکت گروه به آن شکل نیست . امیدوارم که این روال ادامه پیدا کند . و افراد جدیدی با ما سنگنوردی کنند .
همین افراد می توا نند آنها را حمایت کنند . و این اشتیاق در آنان ایجاد بشود. من نظرم این است که در برنامه های عمومی برای برنامه های سنگنوردی در همنوردان اشتیاق ایجاد کنیم . مثلا در مورد جذابیتهای این ورزش صحبت کنیم . ما کوه میرویم به خاطر اون جذابیتها و آرامشش و همچنین به خاطر دور هم بودن . در مورد سنگ هم می توانیم این زیبایی ها و این هیجانها را به دیگران تسری دهیم .  مثلا بخواهیم که از یک خاطره ای شیرین در بحث سنگ یاد کنیم . من یادم می آید یکبار قله بن ماسوله رفته بودم.عطا جامعی  حمایت چی من بود. رفتم بالا و به من گفت حالا برگرد پشت سرت را نگاه کن و من برگشتم و وقتی ماسوله رو از آن بالا نگاه کردم واقعا لذت بردم .
– مجری: به نظر من اگر در برنامه های عمومی چند صخره کوچک هم باشد و دوستان یک صعود انجام بدهند . هم خاطره انگیز است و هم می تواند تاثیرات مثبتی داشته باشد. ولی الآن صحبتی که شد در مورد برنامه ریزی بود ( کوتاه مدت و بلند مدت ).. یک سئوالی که برای من مطرح شده این است که آیا  صعودهای رسمی در سنگ نوردی به مانند کوهنوردی داریم؟ یعنی می شود گروههای مختلف برنامه های مشترک بگذارند؟یا چنین کاری را می توان یک چشم انداز برای آینده دانست؟ به عنوان نمونه منتخبی از سنگنوردان چند گروه ، اقدام به گشایش مسیری مثلا در دیواره شمالی درفک با مکانی دیگر انجام بدهند؟        – قدیمی : من فکر نمی کنم که بتوانیم داشته باشیم . چون من که با مربی صحبت می کردم می گفت من بیشتر از سه نفر را نمیتوانم به منطقه علم ببرم چون بیشتر از این تعداد را نمی شود با هم هماهنگ کرد. اگر تعداد بیشتری بخواهند بیایند و اگر یکی اشتباهی بخواهد آنجا انجام بدهد، هم جان دیگران را به خطر می اندازد و هم ذهن و آرامش دیگران را بهم می ریزد. چون سنگنوردی ورزشی است که به تمرکز نیاز دارد. در برنامه قبل که به سنگنوردی رفتیم در اولین مسیر صعودم  استرس  به من دست داد وگفتم نکند من الان بیفتم پایین . بعد با همون روحیه از یک مسیر دیگر رفتم وآن استرس از من دور شد.
– مجری: یعنی می گویی سنگنوردی یک ورزش فردی نیست اما ورزشی هم نیست که بشود با ده نفر انجام داد؟
– قدیمی : دقیقا
– شالچی: حالا خیلی سعی نکنیم در تفکیک اینکه آیا سنگنوردی فردی است یا جمعی . تعریف اینکه به چه صورت است فکر نمی کنم کمکی به ما در جهت رشد این ورزش بکند. ولی در مورد اینکه پرسیدید آیا جاهایی هست که همه بتوانند حضور داشته باشند . بله یکی از راههایی که برای گسترش و شناساندن این ورزش برای غیر کوهنوردها و غیر سنگنوردها هست و خیلی هم خبرساز میشود، فستیوال هایی است که برای سنگنوردی اجرا میشود . مثلا در بیستون فستیوال جهانی برگزار می شود و از تمام دنیا سنگنوردهایی به آن جا می آیند و مسیرهایی را صعود می کنند و هم مسیرهایی را هم به نام خودشان گشایش می کنند. این کارها درکنار مسابقات سنگنوردی که اجرا میشود ، این ها کمک میکند و موجب افزایش انگیزه در بین سایرین می گردد.  اما  فکر می کنم فعلا گروه ما با این مسائل خیلی فاصله دارد. حالا ما باید برنامه ریزی های اولیه و هدفهای کوچکتری را دنبال کنیم و قدمها را یکی یکی برداریم.
– مجری: سوال دیگری مطرح است که آیا سنگنوردی بخصوص در استان ما در طبیعت فقط مختص شش ماه اول سال است ؟
– شالچی : غالبا سنگنوردهایی که الان دارند جدی کار می کنند برای شش ماه اول روی طبیعت حساب می کنند  ولی  برای فصلی که بارندگی هست برای تمریناتشان به داخل سالن می روند. همانطور که گفتم برنامه ریزی برای یک صعود مشخص از شش ماه یا نه ماه قبل از آن برنامه شروع می شود .
– قدیمی :در کل به نظر من بهتر است هیات مسئولین در این رابطه فکری کند. و بودجه خاصی برای سنگ نوردی در نظر بگیرد. یعنی یک درصدی از مانده صندوق برای سنگنوردی هزینه بشود . چون که اگر بخواهیم منتظر باشیم پول کلانی به دست گروه برسد و آن وقت تجهیزات سنگنوردی تهیه کنیم درست نیست، باید درصدی بودجه برایش در نظر بگیریم.
هیات مسئولین باید از مسئول فنی بخواهد که یک مسئول سنگنوردی معرفی کند. یک مسئول سنگنوردی که خودش وارد به کار باشد و تمایل به سنگنوردی داشته باشد . به نظرم یکی از دلایلی که دوره های قبل این جریان پیش نیامد این بود که تعدادی از مسئولین  فنی گروه ، آنچنان تمایلی به کار سنگ نداشتند.

میلاد کاظمی پور

– سلیم پور : حالا اگر به این توافق رسیدیم که کیفیت کار سنگنوردی گروه در مقایسه با سالهای دور ، فرق نموده و دیگر آن فاصله زیاد را با بعضی از گروهها نداریم ،  چه کار کنیم که این کیفیت را حفظ نماییم و در جهت رشد بیشتر آن بر آییم و دستاوردهایی که توسط حداقل سه مسئول فنی اخیر که شامل مرضیه ، آرش و بهرام بدست آمده از دست ندهیم؟
یک راهی که به نظرم همانطور که آرش گفت ، بحث مالی قضیه است. ما     نمی توانیم صرفا این نگاه را داشته باشیم که حتما هرکس می خواهدسنگ نوردی کند پس بایستی همه وسایل را خودش تهیه کند. من می خواهم به بحث آرش برسم که گروه ، چه از طریق صندوق و چه از طریق دریافت کمک های مالی برای این قضیه (با حفظ شخصیت گروه نه اینکه به هر کسی و هر چیزی متوسل شویم) برای دریافت کمک اقدام نماید. ببینید همین امسال به راحتی هر چه تمامتر بدون هیچ مشکلی و تنها از طریق چند عضو و مهمان مبلغ  ۵۰۰هزار تومان برای خرید جی پی اس کمک مالی گرفتیم . حالا اگر این کار را در مورد خرید برخی وسایل سنگنوردی انجام بدهیم، مطمئنا قسمت زیادی از مشکلات ما در بحث سنگنوردی گروه مرتفع خواهد شد.
– مجری:همین جا باید داخل پرانتز بگویم که دغدغه هر سه مسئول فنی اخیر ، تغییر دیدگاه گروه و مشخصن هیات مسئولین نسبت به سنگ نوردی است. به نظر این بزرگترین دغدغه ای است که از حرفهای دوستان برداشت می شود .
– سلیم پور : در بحث تغییر دیدگاه، باور کنیم که دیدگاه گروه به مقوله سنگ تغییر کرده و این دیدگاه دیگر نگاه ده سال اول گروه نیست (اگرچه زیاد نمیشود به آن ده سال اول ایراد گرفت . بخاطر اینکه شرایط زمانی و مکانی آن دوره تقریبا به آن شکل بود ) ولی من همچنان اعتقاد دارم  کم کاری هایی از طرف هیات مسئولین دوره های اول و بخصوص کمیته های فنی آن دوران صورت گرفت .دیدگاه تغییر کرد واقعا هم همینطور هست .  اما هنوز به آن نقطه ای که مورد نظر بهرام و آرش است نرسیده و این طبیعتا زمان می برد . در مورد این قضیه بایستی قایل به زمان باشیم و کم کم برسیم به طرحی که آرش داد که یک مسئول مستقیم سنگ در کمیته فنی داشته باشیم. این خیلی دیدگاه قشنگی است که یک مقدار هم مسئول فنی ما اگر آنچنان در گیر سنگ نیست یک مقدار دغدغه خودش را در مسایل دیگر گروه در بحث کوهنوردی بگذارد .چقدر عالی است که ما این توانایی را داشته باشیم که  تا دوسال دیگر بتوانیم کمیته سنگ نوردی داشته باشیم. اگر کمیته سنگ نوردی داشته باشیم خودش را بیشتر درگیر کار سنگ می کند و این به نظرم می تواند یک راه حلی باشد برای این قضیه. بحث بیشتر وقت گذاشتن برای سنگ در گروه را        می توانیم بهتر تداوم بدهیم همانطور که در سالهای اخیر به نسبت سالهای اول بچه ها بیشتر وقت گذاشته اند.امیدوارم که در آینده با وجود دوستان خوبی که الان در بحث سنگ نوردی واقعا انرژی میگذارند، بتوانیم قدمهای موثری در این زمینه برداریم .
– شالچی :اگر برنامه شش ماهه گروه را نگاه کنیم تنها دو  برنامه سنگ گذاشتیم  من موقع تدوین برنامه تاکید داشتم که یا اصلا برنامه سنگ نگذاریم چون خود کمیته فنی هفته هایی که خالی باشد ،  برنامه های سنگ نوردی اجرا می کند . یا اگر در تقویم می گذاریم ، نباید ستاره دار باشد و اینکه این دوتا برنامه هم به نظر من صرفا برای ظاهر کار است چون هیچ وقت با دوتا برنامه سنگ نوردی در شش ماه کسی سنگ نورد نمی شود . امسال در سه ماه اول ، جمعه ای نداشتیم که هوا خوب باشد و برنامه تمرین سنگ نرفته باشیم . و این فراخوان از طریق روابط عمومی انجام می شد .
حالا می خواهم به این موضوع اشاره کنم که فکر کنید در برنامه سه ماهه اول یا شش ماهه گروه که با وجود برنامه دماوند بر کوهنوردی تاکید می شود، چقدر می توان جای خالی پیدا کرد یا وقت گذاشت برای برنامه سنگنوردی . در شرایطی که ما حداقل یک هفته در میان درگیر برنامه کوهنوردی هستیم.  مسئول فنی که متولی اصلی برنامه سنگ است، خودش سعی می کند در اکثر برنامه ها شرکت کند از طرف دیگر هم می خواهد جمعه های خالی را به سنگنوردی برود. یعنی یک کاری شدیدی بر دوش یک نفر که مسئول فنی برنامه است قرار می گیرد . و حال اگر برنامه مستقل سنگنوردی باشد که مسئول دیگری داشته باشد ، چطور می شود اینها را کنار هم آورد؟ می گویم زمانی را که داریم اختصاص می دهیم برای کوهنوردی چون تاکید و سیاست گروه ما (چون گروه کوهنوردی هستیم) به کوهنوردی است ،  این مسئله تا حدی جلوی برنامه سنگ را می گیرد. مشخصا برای خودم این اتفاق افتاد  که نمی توانم هرهفته به یک برنامه بروم. یه هفته برنامه سنگ ، یک هفته برنامه کوه .
برنامه سنگ که خستگی های خاص خودش را دارد و آمادگی های خاص خودش را می خواهد. یعنی این که آنهایی که ممکن است به شکل کاملا    حرفه ای به این ورزش نگاه می کنند و از این ورزش درآمدی دارند، می توانند چنین وقتی را برای سنگ نوردی و کوهنوردی اختصاص دهند. و اگرهم کسی وقت بگذارد ممکن است برای یک یا دو سال این کار را انجام دهد و از هیچ کس نمی توانیم انتظار داشته باشیم با توجه به این درگیری های روزمره که خودش دارد بتواند تمام جمعه های خودش را به سنگنوردی یا کوهنوردی اختصاص دهد. جمع بندی من اینکه خود کوهنوردی و حضور در برنامه ها   می تواند مانعی باشد برای اهتمام کامل و لازم از طرف فرد برای کار سنگنوردی اش .من اگر تکلیف خودم را بدانم که می خواهم بروم مثلا گرده آلمانها ،مطمئنا خودم را آماده صعودی مانند دماوند نمی کنم. اگر بخواهم به یک دیواره صعود کنم اصلا نگاهی به برنامه های شاخص مرداد ماه نمی کنم و برنامه ریزی ام  را مخصوص آن برنامه سنگ انجام می دهم . از سه ماه یا چهار ماه قبلش کمتر سعی میکنم فقط در برنامه های کوهنوردی باشم .
– مجری :  بحثی که آرش گفت اگر شرایطی فراهم شد که کمیته مستقل سنگ نوردی داشته باشیم به نظرت کمک به رشد سنگ نوردی گروه می کند؟
– شالچی :صد درصد، به عنوان مثال گروه کاوه این کمیته را دارد و به خوبی برنامه اجرا می کند. الان ما داریم می بینیم این پتانسیل در گروه برای پیش برد این قضیه با یک کمیته مستقل وجود دارد. درصورتی که وقت کافی داشته باشیم می توانیم فرصت کافی برای برنامه های سنگ بگذاریم . به عنوان نمونه من در یک برنامه مشترک گروه از هیات مسئولین خواستم که با رفتن تعدادی از علاقه مندان به طور همزمان به تمرین سنگ موافقت نماید که این کار صورت گرفت و یک نصف روز رفتیم و کار سنگ هم انجام دادیم و نتیجه خیلی خوبی هم داشت .
– سلیم پور : البته این به معنای جدا سازی این دوتا نیست ممکن است    بچه های سنگ در برنامه های صعود گروه شرکت کنند و حتما از بچه های  صعود های کوهنوردی هم در برنامه های سنگ شرکت می کنند. یک ارتباط تنگاتنگ هم بین این ها وجود دارد منتهی الزامی نیست که مثلا در صعود دماوند حتمن مسئول کمیته سنگ و یا تعدادی از بچه هایی که برنامه شاخص دارند در همان تاریخ بیایند برای صعود  دماوند.
– مجری: ببینید این بحث ظریفی است،طوری نشود که کسانی که دارند سنگ کار میکنند از کسانی که کوهنوردی می کنند جدا شود. باید مسئولی که در هیات مسئولین حضور دارد به شکلی اینها را کنار هم نگه دارد. یعنی نباید نشود که یگ گروه داخل یک گروه دیگر تشکیل شود.
– سلیم پور :نه به این صورت نباید باشد چون این گروه کوهنوردی تیلار است که دارد این قضیه را پیش میبرد و مسئول کمیته سنگ هم جزئئ از هیات مسئولین گروه خواهد بود.
– شالچی : البته باید پتانسیل لازم وجود داشته باشد. الآن ما کمیته آموزش را راه اندازی کرده ایم اما مدتهاست داریم بدون حضور مسئول تعیین شده اش ، کارها را پیش می بریم . منظور اینکه یک گروه باید این قدر پتانسیل داشته باشد که این کمیته ها داخل آن بگنجند. مثلا در کمیته سنگنوردی افرادی باشند که بصورت جدی تری به مسئله سنگ نوردی نگاه می کنند واگر بخواهد تمرکزشان به سمت سنگ برود، آیا این مسئله از پتانسیل فنی گروه نمی کاهد؟
مسئله دیگر این که ما نباید نگاهمان به سنگ نوردی مثل کوهنوردی باشد . ما در برنامه های کوهنوردی با پنج یاشش هزار تومان یک برنامه یک روزه برگزار میکنیم ولی در برنامه سنگ نوردی چون بحث دیگر واقعا تخصصی است، باید هزینه ای برای تهیه وسایل انجام دهیم و برای مربی هم هزینه ی  جداگانه ای در نظر بگیریم. ما باید یک ارتباط مستمر داشته باشیم با یک مربی و هزینه کردن در قبال مربی را جا بیندازیم که در یکی دو برنامه این اتفاق افتاده است.
– مجری: ما چه زمانی  می توانیم یک مربی سنگ در گروه داشته باشیم؟
– شالچی :داشتن مربی پله پله است. شما می توانید در یک سال آینده مربی داشته باشید ولی مربیانی که خودشان نمی توانند کار شاخصی کنند یا مثلا با خواندن چهارتا جزوه رفتند مدرک مربی گری را گرفتن بدرد ما نمی خورد. داشتن افرادی که بسیار کار آزموده و قابل هستند در گروه به داشتن صد مربی که با کار آموزی و کتاب خواندن و امتحان دادن مربی شده اند. به نظر من   می ارزد.یعنی هدف گذاری ما باید به دور از داشتن صرفن مربی باشد.
– مجری: امیدواریم  با صحبت هایی که شد بحث و برسی در مورد راه کارها در جلسات هیات مسوولین و مجمع ادامه پیدا کند  تا در زمینه سنگنوردی به رشد دلخواه گروه برسیم. در آخر از طرف کمیته فرهنگی از شما که وقت گذاشتید و در این جلسه شرکت نمودید ، صمیمانه تشکر می کنم.

گروه کوهنوردی تیلار

همچنین ببینید

صعود می‌کنم تا دختران نپالی درس بخوانند!

 «سارا صفری»، دانشجوی زبده ایرانی ساکن امریکا که پس از فارغ‌التحصیلی در رشته‌ مهندسی برق …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *