خانه / فرهنگی / قلم همنورد / هفته ای که سخت و دیر گذشت

هفته ای که سخت و دیر گذشت

جمعه مورخه هشتم دیماه نود ویک ساعت حدوداً دو عصر بود که اتفاق هولناک به وقوع پیوست و طبیعت فرحبخش روی دیگرش را به نمایش گذاشت و سه کوهنورد تلاشگر زمستانی را به کام خود کشید که ۲نفر آنها نجات و نفر سوم (مجتبی قناعت شعار) در دام بهمن گرفتار میشود. و در ادامه جمعی در اندازه ی گروه و خانواده ای در اندازه ی کوهنوردی استان را به دنبال خود می کشاند. و چه احساس آشنایی از این واقعه ی تلخ گروهی، بویژه ۲نفر بازمانده درگیر این حادثه ی دلخراش سراغ دارم که گر چه بر زبان راندنش آسان است ولی کسانی می توانند درک عمیقی از این واقعه داشته باشند که به چنین بلایی گرفتار شده باشند.

        گروه کوهنوردی پژواک با افرادی فهیم، فعال و جدی در عرصه ی کوهنوردی که طی دهه ای را که پشت سر گذاشتند خوش درخشیدند و با کارهایشان ثابت کردند که حرفی برای گفتن و عزم و اراده یی جهت اجرا در سبد دارند که در ادامه ی همان اهداف، صعودی زمستانی پی ریزی می شود و سه نفر در مراحل پایانی در نقطه ی پیک صعود قرار می گیرند و علاقمند به اجرای آن در حد امکان به قله ی لاسه سر ماسوله.

         بی شک بهتر است که حادثه مورد نقادی قرار گرفته و اجزای آن بررسی تا چراغی برای راه آینده باشد. ولی صرف اینکه صعود خطا شمرده شده و با همین چوب رانده و تقبیح گردد راه به جایی نخواهد برد. عمده موضوع مطروحه که حادثه واقع شده به جهت خطای صعود کنندگان و عبور آنان از زیر نقاب سنگی بود که واقعه را پدید آورد و ریزش بهمن را سبب شد نمی تواند درست باشد و ربطی به حرکت آنان ندارد. پر واضح است که حرکت اولیه ی بهمن از نقاب نبود بلکه حدوداً ۲۰۰ متر بالاتر از آن در شیبی ملایم شاید به جهت شکاف ایجاد شده به علت شدت باد و شرایط جوی، از آن قسمت به حرکت در آمد و برفهای انباشته شده روی نقاب را شارژ نموده و تلی از برف را روی دامنه ی پرشیب زیر نقاب به حرکت در آورد و قربانیان نگون بخت را به کام خود کشید و برگ دیگری از خشم خود را نمایان ساخت حادثه ای تلخ که مجموعه ی شرایط جوی و اقلیمی در تقارن با جهت وزش باد دست به دست هم می دهند و واقعه حادث می شود. چه بسا که اگر ۵دقیقه دیرتر یا زودتر به آن نقطه می رسیدند با بهمن مصادف نمی شدند . ما در همین روز و با همین شرایط جوی در مسیر صعود به قند کله از لنندیز، همسطح قله خلیل دشت در مسیر آسمانکوه و شاه معلم که از درصد شیب بالاتری برخوردار است و مستعدتر برای ریزش بهمن برنامه هایی اجرا نمودیم و هیچ اتفاقی نیافتاد و اصلاً در تاریخ کوهنوردی استان بهمن زدگی نداشتیم.

        جاری بودن زندگی و زیبایی های آن را به این جهت باور دارم که وقتی حادثه اتفاق می افتد . شاهد فداکاری های به غایت انسانی کوهنوردانی می شویم که از خود بی خود می شوند و بر صحنه ی امداد رسانی می درخشند. تلاش مجدانه و پی گیر جهت نجات آسیب دیدگان در همان روز حادثه ، کوهنوردان خسته از فرود زمستانی مسیرهای دیگر به ماسوله را مجاب می کند تا مجدداً دست به صعودی دیگر در منطقه زده و شبانه خود را به  امید نجات قربانی در چنگال بهمن، به منطقه ی حادثه رسانده و کنکاش بی وقفه از همان شب اول تا پنجشنبه آخرین روز هفته ی دیگر ادامه پیدا می کند. اهتمام انجام یافته ی کوهنوردان گیلانی که خودجوش از شهر های مختلف به منطقه سرازیر می شوند بانظمام یک تیم ۴ نفره ی امداد از نوشهر حاکی از غنای فرهنگی و مفاهیم انسانی این ورزش است که رشک برانگیز و مایه ی سرافرازی و افتخار کوهنوردی است.

         بچه های زیادی از آقایان و خانم های کوهنورد به فراخور زمانی که می توانستند در اختیار بگذارند در این جستجو شرکت نمودند و بعضی ها خودشان نیز آسیب دیدند. تلاش بعضی ها بی وقفه ، خستگی ناپذیر و تأمل برانگیز بود و با توجه به شب مانی یک هفته ای در منطقه در برابر ناملایمات و نامرادیها صبور و با علم بر اینکه زمان جستجوی مفید در بهمن ۲۴ ساعت است توجهی نکردند و از میدان در نرفتند و با ایستادگی ، دیگران را نیز تا رسیدن به مقصود به دنبال خود کشاندند که نام بردن جایز نیست و شاید تضییع حقی باشد بر دیگران.

باید اضافه کنم که کمیته امداد هلال احمر از روز بعد پا به میدان می گذارد و با آوردن آمبولانس و نیرو در ماسوله مستقر می شوند و معدودی از آنان نیز از کوهنوردان مسئول ما محسوب می گردند و سعی نمودند د رامداد رسانی نقش داشته باشند. ولی متاسفانه در انعکاس اخبار از طریق رسانه های  گروهی غیر مسئولانه برخورد نمودند و با دادن اطلاعات غیر واقعی و بزرگ جلوه دادن عملیات انجام شده توسط ایشان مثلا نجات ۲۰ نفر از ۲۱ نفر اعضای گروه و…..  باعث تعجب دست اندرکاران کمک رسانی و ناظرین گردید. کاری که ۲ سال پیش نیز در گم شدن ۲ کوهنورد در ماسوله و سر بیرون آوردن آنان از ماسال ؛ انجام دادند که البته بعضی از خود پرسنل هلال احمر نیز از این بابت ناراحت بودند و اظهار شگفتی نمودند. به امید آنکه دیگر شاهد حوادث مشابه نبوده تابه شفافیت موضوعات اینگونه ، لطمه ای وارد نشود.

به امید آنکه امیدهای بیشتری بر تارک کوهنوردی استان بدرخشد.           

راحلی ۱۸/۱۰/۹۱

همچنین ببینید

سلام لیلا جان

دیروز دوستان را فراخوانده بودی که بدرقه ات کنند. خیلی ها آمده بودند،در شرایط عجیب …

۳ دیدگاه

  1. بیاد جان باختگان کوهستان
    برای وقتی که بهمن نمی آید . ! !
    به سوی کوه ، به سوی قله های با شکوه،
    به سوی آبی سپهر، به راه رزنشان مهر،
    چو آرزوی ما، همیشه بر فراز، همیشه-
    سر فراز، همیشه سر فراز.
    آیا کوهنوردان در مقابل خطرات کوهستان توان مقابله دارند !؟
    همواره در عرصه های گوناگون (زندگی) حوادث منجر به فاجعه وآسیب داشته وداریم . که پس از اتفاق وحادث شدن تا مدت کوتاهی ! در باره اش بحث وتوجه می شود. اما در باره موضوعات منجر به حادثه برنامه مشخص و زمان بندی شده و مستمری صورت نمی گیرد و یا بصورت نیم بند شکل می گیرد! . خطرات طبیعی ومصنوعی همواره در همین نزدیکیست ، وتوجه به خطرات نیازمند اقدام لحظه به لحظه در همه عرصه ها ،و در اینجا ترجیحا در مواجهه با طبیعت کوهستانی (کوهنوردی) قابل توجه تر می باشد. در این مطلب به مقوله آموزش اشاره می گردد،که بنظر در هر موسسه وگروهی…جایگاه بسیار با اهمیتی را به خود اختصاص می دهد ،که باید به آن پرداخت . آموزش وتمرین ونمایش وصحنه سازی یا مانور علاوه بر یاد گیری در میدانی که شاید شرایط کافی همانند یک حادثه طبیعی مثل سیل وبهمن وغیره را ندارد، اما یقینا بیش از آن می تواند در مواجهه با حادثه آسیب ها را بسیار کم کند. لذا فراگیری تکنیک واهمیت دادن به مربیان ومدرسان واهل فن برای کسانی که آموزش را درک وآموزش دهنده را محترم می شمارند ، باید شتابان وبدون دفع وقت آموزگاران (مربی ومدرس…) را در هر کجا که باشند دعوت به همکاری کنند تا خطرات طبیعی ومصنوعی را بشکل تخصصی با ابزارهای این کار توضیح واجرا کنند. زیرا اگر به امر ایمنی یعنی آنگونه که حداقل در بحث طرح و درس های کوه …بعنوان ایمنی اول و دوم وسوم اشاره دارد ، پرداخته شود : در بحث ایمنی شماره یک گفته می شود : فراگرفتن دانش کوهپیمایی وکوهنوردی و زندگی در طبیعت واستفاده از تجارب متخصصین این ورزش . حال وقتی در مقام تفسیر و تجزیه وتحلیل کلمات این مورد برمی آییم ، چگونگی زندگی کوهستانی را در طبیعت (که واژه ای کلی است) در بر میگیرد وبه دانش اشاره دارد. البته برای شکل دهی وجمع آوری وداشتن گروهی کارآمد، از نگاه آموزشی به مواردی مانند : سرپرستی- کارگروهی- کمک های پزشکی- امدادونجات کوهستان- نجات ونجات درغار- ابزار شناسی وکاربردآن- برف ویخ – بهمن شناسی- بقاء(در کوهستان ، در جنگل وکویر)- هواشناسی محلی وکشوری- نقش باد در صعود زمستانی – جنگل شناسی ومحیط زیست جنگل(جانور شناسی ،خزنده شناسی ،گیاه شناسی)- حفظ محیط زیست- تغذیه درفصول (مناطق)گرم ومعتدل و شرجی مرطوب- تغذیه درزمستان (در سرما)- نقشه خوانی و آشنایی با ابزار های مرتبط(ناوی گیشن)- پزشکی کوهستان وارتفاع – پزشکی در زمستان– پوشاک وابزار در زمستان – روانشناسی و روانشناسی کوهستان- حقوق ورزشی – و موارد دیگر که به طریقی به این رشته (کوهنوردی )ارتباط دارند نیازمندیم ،که باید به این امور توجه داشته و حتما می تواند تا حد خیلی زیاد هم کارگشا ، وهم کاربردی گردد. البته به روشنی معلوم است که امور فوق نیازمند هزینه و پی گیری بسیار جدی وتیز بینانه هیئت مدیره خصوصا بخش آموزش آن را طلب می کند ومورد خطاب قرار می دهد، تا با درگیر شدن به امور فوق راه برون رفت وکم هزینه تر را در مواجهه با حوادث داشته باشدو باشیم … در پایان مواردی را که می توان با مشارکت ، امور مختلف آموزشی ، و میدانی را بنابر شرایط فصل ومنطقه عملی ساخت بر می شمارم: ۱- به سه ماه اول وسوم وچهارم سال که ازنظر شرایط جوی متغیر وحادثه خیزند، توجه و همراهی بیشتری صورت گیرد، خصوصا در سه ماهه آخر سال پایگاه یا پایگاههایی زمستانی در مسیر های قله ها ایجاد شود.
    ۲- مسیرهای عمومی تر برای صعود علامت گذاری ومشخص گردند.
    ۳- جلسات علاقمندان به کوه وکوهستان از مراکز به شهرستانها وبحث وبرنامه ریزی دوره ای صورت گیرد.
    ۴- امور کوهستان وکوهنوردی را جهت داده واز پیشکسوتان ومربیان ومدرسین ومتخصصین گروههای کوهنوردی وتشکیلات مرتبط برای اشاعه بیشتر وبهتر این ورزش دعوت واستفاده شود.
    ۵- به قوانین مرتبط به صعود ایمن تاکید و در جهت ارتقائ آن بکوشیم تا نظرات سلیقه ای وغیر تخصصی نگردد.
    ۶- آموزش واطلاع رسانی میدانی و عمومی در مبادی ورودی کوهستانی یا پناهگاهها با شرکت مربیان وگروههاوهیئت ها وکانونها وتشکل های مرتبط ، ودعوت از متخصصین این رشته از استانهای دیگرصورت پذیرد.
    ۷- گردآوری وتدوین وآموزش در زمینه حقوق ورزشی (کوهنوردی)بانظر کارشناسان بشکل فراخوان.
    ۸- ساخت جانپناه با مصالح همگون با محیط کوهستان باهمکاری گروههای منطقه (مثلا در ماسوله وقله شاه معلم بخاطرمعروفیت وحضوربیشتر کوهنوردان گیلانی…)و دیگر مناطق کوهستانی.
    ۹- تشکیل بانک (صندوق)برای آموزش وکمک در حوادث… از طرف گروههای استان…وتدوین چگونه عملیاتی کردن آن.
    و……..و ………در زمینه ایمنی وآموزش که فقط با تبادل افکار تخصصی وتجربه شده می توان بیان وعملی کرد.
    از اکنون هم شروع کنیم ، هرچند از دیروز هم شروع شده است !!
    آگاه و سر بلند با کوهستانی ایمن وپاک، تا خود ایمن…باشیم . دی ماه ۹۱- ح- صالحی.

  2. dostane aziz dar gilan makhsosan dar mantaghe masoleh bahman zadegi dashtim khaheshan dar darje akhbar deghat konid.va lotfan ghabl az inke mozo kamelan karshenasi nashode bardashte shakhsi nakonim dar morede in padideh.ba tashakor az shoma

  3. روزبه شعبان پور

    درود.متن ونقد زیبایی نوشتید.به امید رویدادهای شیرین در کوهستان های گیلان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *